به گزارش قدس آنلاین، سوم شعبان روزی است که میلاد امام حسین(ع) گرامی داشته شده و نام و یاد همیشه زنده آن بزرگوار دوباره در اذهان طنینانداز میشود. عشق و علاقه وافر به آن حضرت سالهاست در قلب تمام مردم، بهویژه نسل جوان ریشه دوانده و همین سبب شده دشمنان با ابزار مختلف درصدد تضعیف آن برآیند.
یکی از این ابزارها شبههافکنی و شبههپراکنی درباره حضرت و برادر بزرگوارش امام مجتبی(ع) با هدف تضعیف باورها و اعتقادات شیعی است. در گفتوگو با سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی گروه شیعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، برخی شبهات درباره سید شباب اهل جنت را مطرح و واکاوی کردهایم.
پاسخ به شبهات، متناسب با نیاز روز و با زبان عصر
طاووسی مسرور در ابتدا با بیان اینکه در قرنهای گذشته بارها به انحای مختلف، به شبهات پاسخ داده شده، میگوید: باوجود پاسخهای داده شده، هنوز در اذهان برخی افراد شبهاتی وجود دارد و در ذهن خود با آنها دست و پنجه نرم میکنند. امر خطرناک در شبهات این است که اگر شخص درصدد پاسخ به آن برنیاید و درگیر شبهه هم نشود، در ذهن او رسوب کرده و ممکن است جایی یا در موقعیتی او را به خطا در شناخت یا به انحراف بکشاند. بنابراین ضرورت دارد به این شبهات در ظرفیتها و فضاهای مختلف پاسخ داده شود. لازم است بهطور ایجابی در مورد امام حسین(ع) کار شود.
در این مورد صدها مقاله، کتاب و غیره نوشته شده در حالیکه وقتی وارد میدان میشویم، میبینیم در مورد بسیاری از مسائل، یا پژوهش جدی نشده یا پاسخ قانعکنندهای داده نشده است. حتی اگر پاسخی هم داده شده متناسب با نیاز روز و با زبان این عصر نیست.
تشابه حسنین(ع) در خَلق و خُلق با پیامبر(ص)
این استاد تاریخ در پاسخ به این شبهه که گفته میشود امام حسن(ع) شبیه به پیامبر(ص) و امام حسین(ع) شبیه به پدر بزرگوارش بود، تشریح میکند: در برخی فضاها و منابع اهل تسنن این سخن آمده که امام حسین(ع) شبیه به پدر بزرگوارش است و امام حسن(ع) شبیه به پیامبر(ص). صرف این مطلب اشکالی ندارد؛ اما از بیان این مطلب نتیجه گرفته میشود امام حسن(ع) به پیامبر(ص) شبیه است پس صلح کرد، اما امام حسین(ع) به پدرش شبیه است و چون پدرش با خلفا درگیر بود و در زمان خودش سه جنگ داشته، پس همانند پدرش چنین روحیهای داشته و قیام کرده است. از نظر کلامی و اعتقادی، امام بر اساس حق عمل میکند، نه بر اساس سلیقه، روحیه یا میل شخصی. اصل این شبهه و ادعا درست نیست زیرا در منابع آمده هم امام حسن(ع) و هم امام حسین(ع) شبیه به پیامبر(ص) بودند.
وی ادامه میدهد: امام حسن(ع) هم با معاویه جنگید و در جنگهای پدرش نیز شرکت داشت و بعد به اضطرار صلح کرد. امام حسین(ع) نیز به مدت ۱۰سال همان رفتاری که امام حسن(ع) با معاویه داشت، پیش برد و سپس در برابر یزید قیام کرد. شرایط متفاوت بود، نه اینکه روحیه این دو نفر متفاوت باشد. طرح این مبحث مطلب انحرافی است و سبب کج فهمی تاریخ و سیره امام حسن(ع) و امام حسین(ع) میشود. در منابع شیعی و سنی پیامبر(ص) فرموده: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» و نیز در روایتی دیگر داریم «حسنٌ مِنّی و أنا مِنهُ، أحَبَّ الله مَنْ أحبَّهُ» یعنی حسن از من است و من از اویم، هر که او را دوست بدارد خداوند دوستش دارد. بنابراین حسنین(ع) هر دو شبیه پیامبر(ص) هستند، هم شباهت در جسم و هم شباهت در خلق.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به شبهه دیگری، بیان میکند: یکی از شبهات در مورد سالار شهیدان این است که آن حضرت در فتوحات شرکت کرده است، بهخصوص در حمله به گرگان. لشکریان تا اطراف گرگان پیش آمده و شهری از شهرهای شمالی ایران را محاصره کردند و طبق ماجراهایی وقتی آن مردم تسلیم شدند، همه آنها را غیر از یک نفر کشتند و امام حسن و امام حسین(ع) هم در این سپاه حضور داشتند. مخالفان شیعیان و آنهایی که مؤید فتوحات هستند و مخالفانی از شیعه که با جمهوری اسلامی ضدیت دارند به آن استناد میکنند تا ذهنیت مردم ایران را به امام حسین(ع) تخریب کنند در حالی که براساس بررسیها و مستندات تاریخی، اینچنین نیست.
پاسخ به شبهه اسلامستیزان
طاووسی مسرور در پاسخ به این شبهه به کتاب تاریخ طبری اشاره و عنوان میکند: مهمترین گزارشی که در این باره وجود دارد، در کتاب تاریخ طبری است. طبری در مقدمه کتاب توضیح داده هر آنچه در این کتاب آورده صحیح نیست، بلکه حتی اخبار متناقض را هم ذکر کرده و بررسی آنها را بر عهده مخاطبان و آیندگان گذاشته است. پس ذکر آن در تاریخ طبری دلیل بر وقوع و صحت آن نیست. دوم، اگر این خبر را بررسی کنیم، سندی که طبری آورده به فردی به نام علی بن مجاهد کابلی منتهی میشود که علمای رجال اهل تسننی که راوی را میشناختند، اطلاع دادهاند او فردی دروغگو و کذاب است و نه تنها روایت درست میکند، بلکه برای روایات دروغین خود سند هم میسازد. سوم، علی بن مجاهد نمیتوانسته از واقعهای که مدعی شده در سال۳۰ رخ داده، خبر دهد چون در آن زمان نبوده بنابراین باید واسطهای مهیا میکرده و مدعی شده این خبر را از فردی به نام حنش بن مالک تغلبی شنیده است. مشکل این است که اساساً این فرد، نه تنها هیچ روایت دیگری در تاریخ طبری ندارد، بلکه در هیچ جای دیگر هم مطلبی از او پیدا نشده است. ظاهراً این هم از همان اسنادی است که علی بن مجاهد ساخته است.
این استاد دانشگاه یادآور میشود: آیا ممکن است سپاهی تحت فرمان سعید بن عاص از مدینه راه بیفتد و تا نزدیک گرگان، حدود ۲هزار کیلومتر را طی کند، با همراهی بزرگان صحابه مانند عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمرو عبدالله بن زبیر و امام حسن(ع) و امام حسین(ع). چنین ماجرایی هم اتفاق افتاده و شهر تصرف و تمام مردم کشته شوند؛ اما هیچ فردی از این واقعه خبر ندهد به جز حنش بن مالک تغلبی که ظاهراً در خیال علی بن مجاهد وجود دارد. این روایت با چنین ضعف سند، بیان میکند من را نپذیرید. حتی از نظر محتوایی هم اشکالاتی دارد. ولی به هر حال مشخص میشود حضور حسنین(ع) در فتوحات کذب است چون اگر بود، طبق قاعده «لو کان لبان» میگفتند. پس اساساً امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای فتح ایران نیامده و در فتح هیچ جای دیگر هم شرکت نداشتند. ضمن اینکه لازم نیست برای آنچه رخ نداده توجیه و تفسیر بیاوریم. وقتی باید سراغ تکفلات برویم که خبر صحیح باشد یا احتمال صحت آن را بدهیم. وقتی تمام شواهد و قرائن نشان از ساختگی بودن آن میدهد دلیلی ندارد آن را توجیه کنیم.
موضع امام حسین(ع) در برابر صلح امام حسن(ع)
عضو گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص شبهه دیگری که درباره امام حسین(ع) مطرح میشود، توضیح میدهد: گفته میشود امام حسن(ع) به صلح برادرش اعتراض داشته و با آن مخالف بوده است. متأسفانه در فضای کشور خودمان هم برخی ناآگاهان به تاریخ اسلام و سیره ائمه(ع) این شبهه را مطرح میکنند. فارغ از بحث عقایدی و کلامی که مخالفت دو معصوم با یکدیگر قابل تصور نیست، از نظر تاریخی نیز این مطلب قابل پذیرش نیست به این دلیل که اگر به مستندات این ادعا مراجعه شود، مشاهده میکنیم در کتاب ابنسعد ذکر شده حسین بن علی(ع) صلح را ناخوش میداشت. ممکن است کسی دچار سوءبرداشت شود که مخالف بوده در حالی که امام حسن(ع) هم صلح را ناخوش میداشت. از این نکته در مییابیم نه تنها مخالفتی بین حضرات نیست، بلکه کاملاً موافقت و همراهی وجود دارد. چنانکه در روایاتی از امام حسن(ع) آمده: «اگر انصار و یارانی داشتم، شبانهروز با معاویه میجنگیدم تا اینکه خداوند بین من و او حکم کند».
این محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام به شواهد دیگری در خصوص رد این ادعا اشاره کرده و میگوید: در منابع تاریخی اهل سنت و شیعه قرن سوم آمده پس از صلح امام حسن(ع) عدهای خدمت امام حسین(ع) رسیدند و گفتند ما صلح را قبول نداریم، آیا با تو بیعت کنیم؟ امام حسین(ع) فرمود: «نه هر چه برادرم حسن(ع) کرد من تابع همان هستم». دوباره در زمان امامت خود حضرت(ع)، زمانی که معاویه برخی اقدامات ظالمانه را انجام داده بود و در تلاش بود برای یزید از مناطق مختلف بیعت بگیرد، دوباره به امام حسین(ع) گفتند قیام کن، ما با تو هستیم، حضرت(ع) فرمود قیام برای بعد از معاویه است. یعنی هم صلح امام حسن(ع) داریم و هم صلح امام حسین(ع) و دوره امامت امام حسین(ع) در زمان معاویه تقریباً به اندازه دوره امامت امام حسن(ع) در دوره معاویه است. برخی روایات آنقدر فضای غیرقابل قبول و ضعیفی دارند که با بدیهیات تاریخی منابع شیعه و سنی در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ناسازگارند و قابل پذیرش نیست کسی بخواهد به آنها استناد کند.
طاووسی مسرور ادامه میدهد: در گزارشی که ابنعساکر در کتاب «تاریخ مدینه دمشق» آورده، اینگونه گزارش داده: وقتی امام حسن(ع) میخواست صلح را امضا کند، امام حسین(ع) به صلح او اعتراض کرد. امری که نه تنها دون شأن معصوم است بلکه دون شخصیتی مثل اباعبدالله(ع) و امام مجتبی(ع) است. او میگوید امام حسین(ع) به امام حسن(ع) فرمود: پدرمان را در قبر نلرزان. چند ماه بیشتر نیست که پدر ما از دنیا رفته، چرا این کار را میکنی؟ بعد امام حسن(ع) میگوید شده تا به حال ما کاری انجام دهیم و تو مخالفت نکنی؟ بگویم تو را حبس کنند؟ ابنعساکر میگوید وقتی حسین دید حسن عصبانی است، گفت باشد هر چیزی که شما بگویید. این گزارش با سند ضعیف و محتوای منکری که دارد و انسان از خواندن آن دچار احساس بدی میشود، با سایر گزارشهای تاریخی از رابطه حسنین(ع) انطباق ندارد.
خبرنگار: مریم احمدی شیروان
نظر شما